سفارش تبلیغ
صبا ویژن
































شیران

تاریخ نگار : دین نمایان بیخرد


ارسال شده توسط اکبر در 14/10/90:: 9:31 عصر

 دین نمایان بیخرد


 این من بودم و تنها من بودم که خطر بزرگی که از ناحیه این خشکه مقدسان به اسلام متوجه می شد را درک کردم.


پیشانیهای پینه بسته اینها، جامه های زاهد مابانه شان و زبانهای دائم الذکرشان حتی اعتقاد محکم و پابرجایشان نتوانست مانع بصیرت من گردد.


- علی (ع) از چه کسانی سخن می گوید؟


- خوارج !


- اولین خروج خوارج به زمان پیامبر (ص) باز می گشت. آن هنگام که ″هرقوص بن زهیر و ″ذوالثدیه″ به نحوه تقسیم غنایم توسط پیامبر اعتراض کردند: ((عدالت کن!)) و اینان از بزرگان خوارج بودند. در پاسخ، پیامبر (ص) فرمودند:


اگر عدالت نزد من نباشد در کجا خواهد بود؟             


- و کسانی که عدالت (صفتی از پیامبر) را به زیر سؤال بردند، با حکومت علی (ع) چه  می کنند؟


- خروج ! سرکشی ! طغیان !


- خروج خوارج در ابتدا رنگ سیاست داشت،‌اما کم کم برای خود اصول عقایدی تنظیم کردند و به صورت یک فرقه مذهبی در آمدند.


مذهب خوارج تحت عنوان وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بوجود آمد، بی آنکه شرایطش را داشته باشد.


بصیرت در دین و بصیرت در عمل


آنان نه بصیرت دینی داشتند، نه بصیرت عملی. بلکه در اساس منکر بصیرت در عمل بودند. امر به معروف و نهی از منکر را امری تعبدی می دانستند و مدعی بودند آن را باید با چشم بسته انجام داد.


- و دیگر چه؟


- هر کس مرتکب گناه کبیره ای مثل دروغ، غیبت یا شرب خمر می شد، او را کافر و بیرون از اسلام بر می شمردند و مستحق خلود در آتش.


- اما چرا مردم به حرف آنان اعتماد می کردند؟


- آنان زیبایی هایی هم داشتند . مبارزه گر و فداکار، عبادت پیشه و متکلف بودند و بی میل به دنیا و زخارف آن. دست به گناهی نمی آلودند و از هر که دست به گناه می زد بیزار بودند.


- حق با علی (ع) بود. آنان مجموعه ای از زشتیها و زیباییهای فریبنده بودند که هر کسی یارای مقابله با آنان را نداشت.


شیوه مقابله با عابدان بی بصیرت


آگاه ساختن افکار مردم نسبت به اینگونه انحرافات و اینگونه افراد از یکسو، سعی در ارشاد، هدایت و فرصت بازگشت دادن به این اشخاص از سوی دیگر ، بهترین روش مقابله با عابدان بی بصیرت است.


علی بزرگمرد غیرت و جوانمردی، خوارج را در بیان افکارشان آزاد می گذاشت. خود و یارانش در برابر دیدگان مردم با آنان بحث و مناظره می کنند. مردم مجاب می شوند و آنان توهین می کنند، اما دریای صبر و حلم علوی، توهین های آنان را در امواج سینه اش فرو  می برد و تحمل می کند. همین است که 8 هزار نفر از لشکر 12 هزار نفری خوارج در جنگ نهروان به او می پیوندند. علی این شیوه را تا به آنجا ادامه می دهد که افکار عمومی آماده برخورد با خوارج گردد و سرانجام این مردم باشند که از او بخواهند که دیگر با ایشان مدارا نکند و جامعه را از شر این گروه پاک گرداند.


از مقابله با این افراد چه هدفی را دنبال می کنیم؟!


شاید که مقابله کنندگان با این افراد که در نیتشان صادق هستند، ابزار دست دشمنانی قرار گیرند که حتی در نیت هم حقه بازند، و مولا علی این نکته را چه خوب می فهمد :


 پس از من دیگر خوارج را نکشید،


زیرا آن کس که حق را می جوید و خطا می رود همانند آن کس نیست که باطل را می جوید و آن را در می یابد.


اگر چه نعره های انکار خوارج، مسجد کوفه را پر کرده بود و همه جا بر ضد امام شعار می دادند، اما تا هنگامی که دست به خون مسلمانان نیالودند، در کوفه آزاد بودند. پس از آن بود که پهلوان غیرت و بزرگی، چون طوفانی بر آنان شورید و دستشان را از چنین اقداماتی کوتاه کرد.


چرا باید با ایشان مقابله کرد؟


حماقت و جهالت چون پرده ای جلوی چشمان آنان را فرا گرفته بود و چون نابینایانی راه به میان دشمنان می بردند. به فرموده علی (ع) ،


« ایشان تیرهایی هستند در دست شیطان و وسیله ای برای افکندن مردم در بیابان حیرت و تردید.»



هر چند امروز شعار خوارج از بین رفته و مرده است،‌اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است.


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/20ساعت 7:56 عصر توسط اکبر نبی نظرات ( ) |

بزرگان : 23 دیماه سالگرد ارتحال آیتالله مجتهدی تهرانی


ارسال شده توسط اکبر در 20/10/90:: 6:34 صبح

 



یادداشت محمد سعید ذاکری بمناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله مجتهدی تهرانیخبرگزاری فارس: استاد اخلاق و پدری شفیق برای طلاب

استاد اخلاق و پدری شفیق برای طلاب

خبرگزاری فارس:زندگی خیلی ساده‌ای داشت. هر چه داشت برای طلبه‌‌ها خرج می‌کرد. می‌گفت به من می‌گویند بیا برایت در بالای شهر تهران خانه بخریم تا هوایش بهتر باشد ولی من این محله «حمام قبله» و «حمام گلشن» را با این همه دود و دم به خاطر طلبه‌ها ول نمی‌کنم.





باغبان بود. گل‌ها را همچون جان عزیز می‌دانست و از آنان حراست می‌کرد. در برابر آفات و امراض به شدت انذار می‌داد و از گرفتار شدن گل‌ها به ناپاکی‌ بیمناک بود. تمام سعی او بر آن متمرکز بود که هیچ گلی مریض نشود و مکرر می‌گفت که : «اذا فسد العالِم فسد العالَم».
 
آیت‌الله حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی در سال 1302 در تهران به دنیا آمد. سطح خانوادگی او متوسط بود. به قول خود، پدرش اهل علم نبود و بازاری بود. بسیار دوست می‌داشت که پسرش نیز شغل پدر را ادامه دهد و بالعکس از اینکه او «آخوند» شود امتناع می‌کرد. شیخ احمد اما علاقه فراوانی به  دروس حوزوی داشت. در نوجوانی مدتی بازاری شده بود و علاوه بر آنکه دروس قدیم می‌خواند، دروس حوزوی را هم «قاچاقی» فرا می‌گرفت. آن هنگامی که «ملّبس» به لباس روحانیت شد، «معمم» شدن خود را از پدر مخفی می‌داشت و شبها وقتی به منزل باز می‌گشت، «عِمامه» را به زیر جامه خود مخفی می‌کرد تا از پدر کتک نخورد. بعدها اما پدر نه تنها با «اهل علم» شدن شیخ احمد موافقت کرد که او مایه افتخار پدر شد. پدر به پشت سر او می‌آمد و نماز را به امامت وی اقامه می‌کرد.
 
دروس رسمی حوزوی را در مسجد لرزاده و تحت تربیت مرحوم «حاج شیخ علی‌اکبر برهان» سپری کرد. آنچنان نفوذ استاد بر او تأثیرگذار بود که تا پایان عمر، صفات برجسته آن عارف کامل را برای شاگردان خود بازگو می‌کرد. او بارها می‌گفت که «دیروز» و سابق بر این زمان، زمان حرف و عمل بود. استاد آنچه می‌گفت خود نیز پیش از شاگردانش بدان عمل می‌کرد؛ اما «امروز» کمتر زمانه زمانه عمل است و بیشتر حرف تقوا و پاکی بزرگان باقی است، شیخ احمد اما از این نگران بود و می‌گفت که «فردا» شاید دیگر نه حرفی باشد و نه عملی!
 
«عُرفیات» طلبگی را همچون دروس ابتدایی و میانی حوزوی از مرحوم برهان آموخته بود و خود می‌گفت که آن مرحوم، به وفور طلاب را براساس «زیّ طلبگی» پرورش می‌داد. اینکه برخی از شئون و رفتارها را شایسته مقام یک طلبه و روحانی نمی‌دانست و آن را باعث بدبین شدن مردم به روحانیت برمی‌شمرد را از حاج شیخ علی‌اکبر آموخته بود. حتی بارها برسر «کلاس عمومی» خود به نقل از مرحوم برهان خطاب به «ملبّسین» به لباس روحانیت می‌گفت که لباس ساده بپوشید. کیف آنچنانی در دست نگیرید.

ساعت مچی که باعث جلب توجه مردم شود در دست نکنید، به هنگام خرید مثلاً گوشت، حواسشان باشد که وقتی پیرزنی به درب مغازه قصابی می‌رود و طلب یک سیر «لثه ‌و پوسته» می‌کند تا شکم بچه‌هایش را با آبگوشتی ساده سیر کند، شما - هرچند هم که مهمان دارید و لازم است - طلب چند کیلو گوشت نکنید، در خیابان سر به زیر راه بروید و عبا را به روی بدن و اندام خود بگیرید و....

از درس خواندن‌های جدی و پیگیر خود برای شاگردانش زیاد می‌گفت. از اینکه پیش از نماز صبح هر روز حداقل 2 مباحثه داشته و حتی تابستان‌ها با مرحوم برهان و سایر طلبه‌ها به لواسان می‌رفته و درس می‌خوانده . حتی می‌گفت ظهر که می‌شد بعد از نماز حاج شیخ علی اکبر برهان یک نان و 3-2 عدد زردآلو به عنوان نهار به ما می‌داد و ما می‌خوردیم و دوباره بعد از اندکی استراحت به مباحثه می‌پرداختیم. حتی شَجَر و حَجَر و... را هم صرف می‌کردیم تا صیغه‌ها را به خوبی به خاطر بسپاریم. او حتی به مزاح می‌‌گفت که اگر من امروز به شما کمتر از «پلو» بدهم به من فحش می‌دهید!
 
حاج آقا مجتهدی پس از فرا گرفتن مقدمات در تهران به قم عزیمت کرده مدتی را در مدرسه فیضیه حجره داشت. مدتی هم در مدرسه حجتیه حجره داشت که با حجره آیت‌الله خوشوقت دیوار به دیوار بود. در سر کلاس‌ها خاطرات فراوانی از نحوه درس خواندن با مرارت و تنگ‌دستی خودش و سایر طلاب تعریف می‌کرد و از اینکه وضع طلبه‌ها امروز بسیار بهتر از گذشته شده، ابراز رضایت می‌کرد. از تقیّدش به نماز اول وقت می‌گفت . به خصوص دهان طلبه‌ها را با ذکر خاطراتی از نمازهای مغرب سرشار از معنویت مدرسه فیضیه قم آب می‌انداخت. همان نمازهایی که به امامت آیت‌الله العظمی آسیدمحمدتقی خوانساری اقامه می‌شد و افرادی نظیر امام خمینی، آیت‌الله بجهت، آیت‌الله اراکی، آیت‌الله حجت، علامه طباطبایی و شاگردان آنان -که هریک دیروز و امروز از جمله مراجع برجسته به شمار میروند- در پشت سر ایشان حاضر شده و نماز جماعت می‌خواندند.
 
بعد از قم وقتی به تهران آمده بود تحت تأثیر جدی مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد و مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد قرار گرفته بود. 
به گونه‌ای که خاطرات فراوانی از این دو بزرگوار، کرامات معنوی آنان، زهد و تقوای مثال زدنی آنان، ارتباطات آنان با حضرت ولیعصر - عجل‌الله فرجه الشریف - و ... برای طلبه‌ها مطرح می‌کرد. می‌گفت موسس حوزه علمیه‌اش مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد است که قبل از وفات به او وصیت کرده که شاگردانش را جمع و جور کند و روش علمی و عرفانی - اختلاقی‌اش را دنبال نماید.
 
تبحر عجیبی در نقل خاطرات داشت. حافظه‌اش علی‌رغم کهولت سن اصلاً دست نخورده‌ باقی مانده بود. حتی مثلاً روز شمسی و قمری فوت و تشیع جنازه فلان عالم یا فلان حادثه را می‌دانست. علی‌رغم آنکه شاید بیش از  70 سال از آن واقعه گذشته بود. در قم او شاگرد درس خارج آیت‌الله بروجردی بود و از استادش خاطرات ذیقیمتی نقل می‌کرد. او از اینکه آیت‌الله بروجردی شعرهای «سیوطی» را حفظ بود تجلیل می‌کرد. خودش هم «الفیه ابن مالک» یا همان شعرهای سیوطی را حفظ بود و به طلبه‌ها می‌گفت آقای بروجردی سردرس خارج یکهو می‌دیدی برای اثبات یا رد مطلبی، شعر سیوطی می‌خواند. شما هم باید این شعرها را حفظ کنید.
 
اهتمام عجیبی داشت که طلبه‌ها مباحثه کنند و اگر می‌فهمید طلبه‌ای «هم مباحثه» ندارد، ناراحت می‌شد و او را عتاب می‌کرد. اینکه طلبه‌ها در انتخاب هم مباحثه شرایط سنی، فکری و ... یکدیگر را رعایت کنند را هم همواره گوشزد می‌کرد. تأکید جدی بر خواندن و فهمیدن کتب قدیمی حوزوی و عدم متروک شدن آنها داشت و می‌گفت اگر می‌خواهید «ملّا» بشید باید علاوه بر این دروس، کتب قدیمی رو هم بخوانید. 
 
خیلی شوخ طبع بود. هرچه سخن می‌گفت طلبه‌ها و مردمی که برای شنیدن سخنان و درس‌هایش می‌آمدند را خسته نمی‌کرد. گاهی اوقات طلبه‌ها از تکه جملاتی که می‌گفت از خنده روده‌بر می‌شدند و با وجود آنکه سنّی از او گذشته بود، اگر با طلبه‌ای 15-14 ساله هم مواجه می‌شد، گویی با زبان او با او سخن می‌گوید.
 
سر کلاس عمومی می‌گفت حتماً هر روز باید توسّل داشته باشیم. نقل می‌کرد که آقای بروجردی هم هر روز قبل از درس توسل داشتند و بعد از آنکه مداحی روضه می‌خواند آیت‌الله بروجردی با چشم اشکبار درس ‌را شروع می‌کرده است.
مقیّد بود که روزهای شهادت هر یک از ائمه(ع) مجلس عزاداری برپا کند و می‌گفت این روزها درس «تعطیل» نمی‌شود، بلکه درس «عوض» می‌شود. اگر هر روز درس ما، فقه و اصول و کلام است، روزهای شهادت درس، «عزاداری» است. 
 
جملات نغزی داشت. خودش می‌گفت حرفهای من را توی کتابها نمی‌توانید پیدا کنید. حرفهای من «کلمات قصار» مختص به خودم است. یکی از همین کلمات قصارش این بود که می‌گفت طلبه باید سه تا «رگ» داشته باشد که به درد طلبگی بخورد. و گرنه طلبه نیست. یک «رگ» رگ مقدسی است. یعنی اینکه مقیّد باشد که آداب و مستحبات را علاوه بر واجبات انجام دهد و به آنها اهتمام داشته باشد. «رگ» دوم رگ عوامی است. یعنی اینکه طلبه مقیّد باشد مثل مردم عادی و عوام، مخلصانه و صادقانه عبادت کند و حجاب «درس خواندن» و عالم شدن او را از کارها و عبادات مخلصانه، دور نکند و سوم هم «رگ» حسینی که یعنی نسبت به توسل به سیدالشهدا(ع) و حضور در مجالس روضه و ذکر مصیبت، حریص باشد.
 
همچون باغبان دلسوز و شفیق، غمخوار طلاب بود و خودش طلبه‌هایش را دست‌چین می‌کرد. به شوخی می‌گفت: به من می‌گویند که تو طلبه‌های خوشگل‌ را انتخاب می‌کنی، در حالیکه من طلبه‌های نورانی را انتخاب می‌کنم. حتی اگر «بلال حبشی» با آن پوست سیاه هم می‌آمد، من او را طلبه می‌کردم چون چهره‌اش علی‌رغم سیاهی‌ پوست، نورانیت داشته است.
 
اهتمامش به طلبه کردن و معمم کردن طلاب فوق‌العاده بود. طلبه‌ها یکی به هنگام ورود به حوزه و یکی هم به هنگام معمم شدن باید به محضرش می‌رسیدند تا او باصطلاح آنها رو «می‌پسندید» و اجازه می‌داد. باز هم به شوخی می‌گفت: یه نگاه حلاله! و من با یه نگاه می‌فهمم که چه کسی لایق طلبه شدن یا آخوند شدن هست یا نه. به بعضی‌ها می‌گفت شما لیاقت ندارید بروید سر کوچه لبو فروشی کنید؛ چون اگه بیایید و طلبه بشوید به ضرر خودتان و مردم است و فردا دادگاه ویژه روحانیت مجبور میشود شما رو تیر باران کند .پس می شوید آخوند تیر بارانی! 
اما در مقابل، بعضی‌ها را که شاید در کوچه و خیابان هم می‌دید -که حتی گاهی خود هم نمی‌خواستند طلبه بشوند- می‌رفت در خانه‌شان با پدر و مادرشان صحبت می‌کرد و می‌گفت بچه‌تان به درد طلبگی می‌خورد و بالاخره با اصرار ، او را طلبه می‌کرد. 
 
خودش تعریف می‌کرد که یک روز به «اکبر گودرزی» که قبلا طلبه‌اش بوده گفته «برو بیرون ای بی‌نور!» و او را اخراج کرده. گودرزی اما به مدرسه دیگری در تهران رفته و تحت تعالیم موسوی خوئینی‌ها به گروهک فرقان پیوسته و سرانجام شهید مطهری را ترور کرده است. 
توجه عجیبی داشت که طلبه‌ها و شاگردانش «آخوندی» کنند. می‌گفت: «روحانیت» شغل نیست آن را برای کاسبی از مردم انتخاب نکنید و کاری نکنید که از دین مردم بخواهید پول در آورده و به جیب بزنید. 
 
از دیگر کلمات قصار او در این رابطه، واژه «آخوندگری» بود. می‌گفت بعضی از آخوندها به جای رسیدگی به دین مردم،‌ آخوندی را وسیله‌ای برای کاسبی خودشان قرار دادند. اینها مثل رفته «گر»، صنعت «گر»، کار«گر»؛ آخوند«گر» هستند و باید روز کارگر بیایند وسط خیابان و راهپیمایی کنند! اما دوست داشت طلبه ها «آخوندی» کنند. منظورش از «آخوندی»، رسیدگی جدی به مشکلات دینی مردم و اهتمام به آن بود. 
خودش هم اینچنین بود. پیرمرد هشتاد و چند ساله در روز حداقل سه نوبت به مسجد و مدرسه می‌آمد و هر بار هم چند سخنرانی داشت از کار گویی خسته نمی‌شد. 
 
زندگی خیلی ساده‌ای داشت. هر چه داشت برای طلبه‌‌ها خرج می‌کرد. آن اواخر، اهتمام عجیبی به خرج داد که حوزه‌اش را از لحاظ وسعت، بزرگ کند. می‌گفت می‌خواهم چند تا موقوفه هم برای طلبه‌ها وقف کنم که خرج مدرسه در بیاید. تا بعد از این طلبه‌ها با مشکل روبرو نشوند، چون بعد از من دیگر کسی به فکر این طلبه ها نخواهد بود. 
علیرغم سن بالا، ولی منطقه‌ای که حوزه در آن قرار داشت را برای زندگی انتخاب کرده بود. می‌گفت به من می‌گویند بیا برایت در بالای شهر تهران خانه بخریم تا هوایش بهتر باشد ولی من این محله «حمام قبله» و «حمام گلشن» را با این همه دود و دم به خاطر طلبه‌ها ول نمی‌کنم. 

طلبه‌ها ، فضلا و علمای زیادی تربیت کرد. از آیت‌الله محسن خرازی و استادی و  محمد‌علی جاودان و قرائتی گرفته تا شهید چمران و شهید فیاض‌بخش و ... 
مقیّد بود که بهترین اساتید تهران در حوزه‌اش تدریس کنند و از این جهت بود که رونق علمی خوبی در حوزه‌اش برقرار بود. شاید از همین جهات هم بود که می‌گفت رهبر معظم انقلاب در حول و حوش سال‌های 63 - 60 به ایشان فرموده‌اند اگر مدرسه شما نبود من متحیر بودم که پسرهایم را به کدام مدرسه تهران بفرستم. 
 
اینجوری هم بود که هر 4 آقازاده ایشان، شاگرد آیت‌الله مجتهدی بودند که بعدها برخی‌شان به قم رفته و برخی دیگر بعد از تحصیل، در همین مدرسه تدریس می‌کردند. حاج آقا میگفت بعضی وقتها برخی از کلمات قصار من یا شوخی ها را آقازاده های رهبر به ایشان منتقل میکنند و ایشان کلی می خندند!

از اهتمام فرزندان رهبر معظم انقلاب به درس خواندن خیلی خوشنود بود. در سر کلاس های عمومی بارها میگفت که از فرزندان رهبر یاد بگیرید و همچون آنان باشید. میگفت آقازاده اول رهبری ظهرها که میشد یک نان تافتون می خرید و همین دم درب ورودی به شبستان روی زمین می نشست،نانش را خالی خالی لقمه می کرد، میخورد و مباحثه هایش را ادامه میداد.  

در حوزه درسی حاج آقا مجتهدی که میرفتی «تیپ» همه بچه‌ها یکدست حزب‌اللهی و درس خوان بود و با عشقی که حاج آقا به آنها داشت و البته حافظه قوی‌اش اگر چند روز یکی  از این جمعیت انبوه 400 - 300 نفری طلبه‌ها را نمی‌دید، سراغش را می‌گرفت و می‌گفت چی شده فلانی چند روز است درس نیامده! 
 
مقیّد بود که هر چند وقت یکبار یکی از شاگردان قبلی یا علما را به حوزه دعوت کند تا علاوه بر خودش آنها هم برای طلبه‌ها اخلاق بگویند. قبل از حمله آمریکا به عراق، شهید سید محمد باقر حکیم به حوزه آمده بود و به عربی فصیح برای طلبه‌ها سخنرانی کرد.
 
حاج آقا مجتهدی با آن شوخ طبعی اش خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله سید محسن حکیم نقل کرد و گفت: من در نجف سر درس آقای حکیم(پدر سید محمد باقر) رفتم ولی شما از پدرتان خیلی فصیح‌تر حرف می‌زنید. ما حرف‌های پدرتان را بعضا بخاطر عدم فصاحت نمی‌فهمیدیم. 
همچنین خاطره‌ای هم از خود آقای سید محمد باقر برای طلبه‌ها نقل کرد و گفت: همین ایشان (شهید سید محمد باقر حکیم) یه روز به من گفت آقای هاشمی (رفسنجانی) که به نماز جمعه می‌رود و گاهی عربی خطبه می‌خواند، اگر به صورت فارسی خطبه برای ما عرب زبان‌ها بخواند، ما حرفش رو بهتر از این وضع عربی خواندنش می‌فهمیم. چون اینقدر غلط غلوط دارد که هیچی‌اش رو متوجه نمی‌شویم! 
 
از هم مباحثه‌اش مرحوم «حاج شیخ محمود تحریری» هم خاطرات فراوانی نقل می‌کرد. به گونه‌ای از او سخن می‌گفت که گویی بعد از ارتحال او، شیخ احمد، برادرش را از دست داده و دیگر تنها مانده است . شیخ محمود تحریری همان عالم فاضلی بود که علی رغم علم و تقوای فراوان و مقام بالای اجتهاد در زمان طاغوت در کنار یکی از محله‌های بسیار بد نام تهران - در خیابان گمرک - مسجدی را برای نماز خواندن انتخاب کرده بود. وقتی از او سوال می‌شود که شما با این منزلت چرا چنین محله بدنامی را که به فحشا معروف است برای نمازخواندن انتخاب کرده‌ای، می‌گوید برای اینکه اگر یکی از این مردها یا زن‌های فاسق خواستند توبه کنند و متنبّه شوند، «آخوند» دم دستشان باشد تا راه و چاه توبه کردن و بازگشت را به آنها یاد بدهد. 
 
علیرغم اهتمام جدی به کار تربیت طلبه‌ها، او روحیه انقلابی خوبی هم داشت. در صحبت‌هایش همواره از امام تجلیل می‌کرد و برای رهبری معظم انقلاب دعای خیر طلب می‌کرد. معروف بود زمانیکه محمد خاتمی وزیر ارشاد دولت هاشمی رفسنجانی شده و مصائبی را به فرهنگ و ارشاد کشور تحمیل کرده بود، قول داده بود که اگر این وزیر برکنار شود، «سور» خواهد داد. خطر خاتمی را بسیار هم به علما و برخی مسئولین گوشزد کرده بود. از اینکه علما از او ناراضی‌اند می‌گفت و البته بعد از استعفای خاتمی هم به قولش عمل کرد و به همه طلبه‌ها «سور» داد.
 
اما باروی کار آمدن مجدد خاتمی در سال 76 بسیار از او ناراحت بود. بویژه آنکه مهاجرانی وزیر ارشاد شد. بارها اعلام کرد که اگر او هم استعفا دهد یا برکنار شود همچون آن وزیر ارشادی که استعفا داد - خاتمی - دوباره «سور» می‌دهم. و از اینکه بالاخره طومار خاتمی و دولتش در سال 84 بسته شد بسار خشنود بود.
 
این اواخر علیرغم علاقه شدید و فروانش به طلبه‌ها، گویی خدا عشق خودش را جایگزین عشق طلبه‌ها در قلبش ساخته بود. گویی صدای «ارجعی» را شنیده بود. وگرنه همه می‌دانستند که اگر جان دادن همه به خاطر دوستی دنیا و زن و فرزند سخت است، دل کندن حاج آقا مجتهدی از دنیا به خاطر دوستی فراوانش از طلبه‌ها برایش سخت خواهد بود.

 ولی حاج آقا در این روزهای آخر دیگر گویی به یکباره نیرویی، علاقه شدید ماورایی در قلبش قرار داده که جایگزین علاقه به شاگردانش شد‌ه بود. ندای «ارجعی‌ الی ربک» که به گوش او رسید، با لبیکی آنرا پاسخ گفت و در عزای سالار شهیدان، عزایش با عزای حسین فاطمه یکی شد. 

استاد ما وقتی از خاطرات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد تعریف می‌کرد می فرمود که شاگردانش در زیر جنازه او همچون زنان می‌گریستند . واقعا این صحنه به هنگام رحلت او تکرار شد. طلبه‌ها به واقع پدر خود را از دست داده بودند. پدری که حق بزرگی بر گردن آنان داشت و از اینرو بود که آنان در فراقش ضجه می‌زدند. 
 
روز 23 دیماه سال 86 این عالم اخلاقی به جوار رحمت حق پرکشید و بر طبق وصیت‌اش بدن مطهرش را در همان حوزه علمیه‌اش و در اتاق کارش در گوشه حیاط قدیمی مدرسه به خاک سپردند. 
پیام مقام معظم رهبری به هنگام تشیع جنازه آن عالم ربانی اخلاقی قرائت شد. آقا که رابطه صمیمی با آیت‌آلله مجتهدی داشتند و به واسطه تحصیل و تدرس فرزندان و نیز دیدارهای سالیانه و حتی گاه و بیگاه، به خوبی ابعاد شخصیتی استاد را می‌شناختند، در پیام خود نکات دقیقی از حق مرحوم استاد مجتهدی تهرانی بر گردن طلاب تهرانی را موشکافی فرمودند. 

در این پیام آمده بود: 
«ارتحال عالم ربانی و معلم اخلاق مرحوم حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی رحمة الله علیه را به علمای اعلام و روحانیت معظم تهران و به شاگردان و تربیت شدگان و ارادتمندان این شخصیت روحانی با ارزش و خدمتگزار و بخصوص به خانواده‌ محترم و بازماندگان ایشان تسلیت می‌گویم. 
عمر با برکت این عالم عامل، منشاء خدمات دینی ارزنده‌ای بود که برجسته ترین آن تأسیس و اداره‌ شایسته‌ مدرسه‌ای است که در طول ده‌ها سال، محل پرورش علماء و فضلای فراوان بوده و هم اکنون تعدادی از تربیت شدگان در آن، در شمار فضلاء برجسته و عالمان و مجتهدان بزرگوارند. 

علم و تقوا و تلاش متعهدانه در تربیت طلاب علوم دینی، سه عنصر شاخص در شخصیت این روحانی عالیقدر بود و برکات فراوانی را برای حوزه‌های علمیه به بار آورد. حق عظیم ایشان بر حوزه‌ علمیه‌ تهران فراموش نشدنی است. 
رحمه الله رحمة واسعه و حشره مع محمد و آله الطاهرین. سید علی خامنه ای».

انتهای پیام/


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/20ساعت 7:54 عصر توسط اکبر نبی نظرات ( ) |

خبر : دستگیری و برخورد با دلالان ارز از یکشنبه


ارسال شده اکبر در 24/10/90:: 7:2 صبح

معاون نظارتی بانک مرکزی در گفت‌وگو با فارس خبر داد



خبرگزاری فارس: دستگیری و برخورد با دلالان ارز از یک‌شنبه/ابلاغ نرخ‌های جدید سود با بازگشت رئیس‌جمهوردستگیری و برخورد با دلالان ارز از یک‌شنبه/ابلاغ نرخ‌های جدید سود با بازگشت رئیس‌جمهور

خبرگزاری فارس: معاون نظارتی بانک مرکزی از ممنوع‌ شدن خرید و فروش خارج از چارچوب ارز، جمع‌آوری دلالان خیابانی و افرادی که ارز بدون فاکتور داشته باشند از روز یکشنبه خبر داد و گفت: نرخ‌های جدید سود بانکی پس از بازگشت رئیس‌جمهور از سفر ابلاغ می‌شود.


 ابراهیم درویشی در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا»، از ممنوع شدن خرید و فروش ارز در بازار خبر داد و اظهار داشت: هر کس از این پس ارز نیاز داشته باشد باید از طریق سیستم بانکی اقدام کند.



وی تاکید کرد: علاوه بر سیستم بانکی صرافی‌های مجاز نیز می‌توانند به متقاضیان ارز بفروشند.

* ارز فقط با نرخ بانک مرکزی باید فروخته شود

خبرنگار فارس پرسید: صرافی‌های دارای مجوز بانک مرکزی با نرخ اعلامی کانون صرافان باید ارز بفروشند؟
معاون نظارتی بانک مرکزی، گفت: خیر؛ هر کسی کالایی را می‌خواهد بخرد و یا فرضاً بخواهد کالایی را از خارج کشور وارد کند باید از طریق وزارت بازرگانی اقدام و ثبت سفارش کند. سپس گشایش مالی ارز را صرافی از نرخ بانک مرکزی می‌گیرد و به بانک می‌دهد و بانک برای وی ارسال می‌کند.
وی ادامه داد: کسانی که دانشجو دارند و ارز برای درمان یا بیکاری می‌خواهند با تایید وزارتخانه و سازمان‌های مربوطه ارز در اختیار آنها قرار می‌گیرد.
درویش درباره وضعیت توزیع ارز مسافرتی نیز تصریح کرد:  ارز مسافرتی از طریق بانک‌ها و باجه‌های فرودگاهی در اختیار مسافران قرار می‌گیرد.

* ادامه فعالیت صرافی‌های غیر مجاز "جرم" است

وی فعالیت‌های دلالی و افزایش بی‌منطق و بی‌رویه نرخ ارز را با وجود سیاست جدید بانک مرکزی بی‌معنی دانست و افزود: بانک مرکزی ارز مورد نیاز مردم را از طریق شبکه بانکی تامین خواهد کرد.
معاون نظارت بانک مرکزی در ادامه در پاسخ به خبرنگار فارس درباره نحوه برخورد با فعالیت صرافی‌های غیرمجاز، گفت: صرافی‌های غیرمجاز اگر فعالیت کنند جرم مرتکب شده‌اند.

* "ارز" بی فاکتور دست کسی باشد، قاچاق به حساب می‌آید

وی با تاکید بر اینکه "ارز" بدون فاکتور کالای قاچاق است، عنوان کرد: اگر ارز دست افرادی باشد که با فاکتور و برگه از صرافی‌ مجاز و یا بانک خریداری کرده‌اند مشکلی ندارد ولی در غیر این‌صورت قاچاق انجام شده است.
درویشی ادامه داد: همچنین اگر افرادی ارز را از خارج آورده باشند باید اظهارنامه نیز دریافت کنند که مشخص شود فرضا 10 هزار دلار این فرد با خودش از خارج آورده است.
درویشی گفت: خلاف این اتفاقات پولشویی است و ادامه این فعالیت‌ها جرم محسوب می‌شود.
معاون نظارت بانک مرکزی  تصریح کرد: قانون مبارزه با پولشویی اجازه نمی‌دهد یا باید مشخص شود ارز چطور و چگونه وارد کشور و بازار می‌شود.

* فروش "ارز" در صرافی‌های مجاز فقط با سیستم "سنا"

به گفته این مقام مسئول بانک مرکزی ارز کالای قاچاق است، چگونه می‌شود در یک کشور اسلامی ارز 1300 تا 1700 تومانی وجود  داشته باشد.
خبرنگار فارس گفت: طی این روزها صرافی‌های مجاز اصلا خرید و فروش نداشتند و آنهایی هم که همچنان کار خود را ادامه می‌دادند فقط دلار می‌خریدند از مردم؛ با این حساب چطور بانک مرکزی وظیفه فروش را به این صرافی‌ها محول کرده است؟
معاون نظارت بانک مرکزی در پاسخ با تاکید بر اینکه صرافی‌های مجاز در حال ساماندهی هستند، گفت: فقط از طریق سیستم سنا باید این صرافی‌ها ارز بفروشند.
وی تاکید کرد: هر صرافی در این خصوص تخلفی انجام دهد پروانه آن باطل خواهد شد.

* دوران ارز سهمیه‌بندی تمام شد؛ فقط بانک‌ها ارز می فروشند

معاون نظارتی بانک مرکزی در ادامه این گفت و گو درباره اینکه آیا به صرافی‌ها سهمیه‌ای ارز پرداخت خواهد شد، اظهار کرد: دیگر سهمیه‌بندی در کار نیست و فقط از طریق شبکه بانکی ارز پرداخت می‌شود.
درویشی درباره تامین ارز مورد نیاز مردم گفت: مردم عادی هر نوع ارزی بخواهند می‌توانند از طریق شبکه بانکی با توجه به نیازشان تامین کنند.
وی با بیان اینکه بانک مرکزی ارز را برای تامین نیاز مردم در اختیار سیستم بانکی قرار داده گفت: کجای دنیا صرافی ارز سهمیه‌ای می‌گیرد؛ فقط شبکه بانکی موارد مصرف مشخص از بانک مرکزی ارز دریافت می‌کند.
درویشی افزود: بانک مرکزی البته کنترل‌های لازم را انجام می‌دهد تا ارزی که به سیستم بانکی داده شده خلاف هدف تامین نیاز مردم خرج نشود.

* بانک مرکزی فروش ارز در سیستم بانکی را کاملاً‌ رصد می‌کند

معاون نظارت بانک مرکزی ادامه داد: به عنوان مثال اگر 2 میلیون دلار در اختیار شبکه بانکی قرار گرفته باشد چک می‌شود که این ارز بابت کدام بخش و ال‌سی هزینه شده است.
درویشی گفت: اگر مشخص شود ارزی در بانک به جزء آن مواردی که بانک مرکزی تعیین کرده هزینه شده باشد باید بانک آن ارز را برگرداند و با اعضاء هیات مدیره بانک مربوطه برخورد خواهد شد.

معاون نظارت بانک مرکزی تاکید کرد: از روز پنج‌شنبه بانک مرکزی این سیاست را ابلاغ کرده و باید فعالان بازار به آن توجه کنند.
وی ادامه داد: با این حساب داشتن ارز بدون سند، غیرقانونی است و دست هر کسی ارز دیده شود آن فرد دستگیر خواهد شد.
این مقام مسئول بانک مرکزی خاطرنشان ساخت: به عنوان کالای قاچاق 2 برابر ارز دریافت شده جریمه باید پرداخت شود علاوه بر اینکه این جرم زندان هم دارد.

* بازار دلالان کهنه‌کار کساد شد؛ جمع‌‌آوری دلالان خیابانی از یک‌شنبه

وی درباره وضعیت دلال‌های کهنه‌کار در بازار ارز و به خصوص خیابان فردوسی، گفت: نیروی انتظامی آماده است که از روز یک‌شنبه یا هر کسی که در فردوسی و هر جای دیگر به خرید و فروش دلار می‌پردازد، برخورد کند.
معاون نظارت بانک مرکزی درباره برخورد با موسسات غیر مجاز نیز تأکید کرد:‌ بانک مرکزی در صدد این است که به طور جدی با موسسات غیر مجاز برخورد کند. 
درویشی اضافه کرد:‌ بانک مرکزی با دو موسسه غیر مجاز باقی مانده‌ای که یکی در غرب کشور و دیگری در شرق کشور فعالیت می‌کنند و مقررات این بانک را نپذیرفته‌اند، به صورت جمع آوری یا ادغام برخورد خواهد کرد.
وی گفت:‌ مردم می‌توانند از طریق تماس با روابط عمومی بانک مرکزی اطلاعات مربوط به این موسسات را دریافت کنند و یا شکایات خود از آنها را به بانک اعلام نمایند.


* ابلاغ نرخ سود جدید بعد از بازگشت رئیس جمهور

معاون نظارت بانک مرکزی درباره ابلاغ مصوبه اخیر شورای پول و اعتبار به شبکه بانکی مبنی بر افزایش نرخ سود سپرده‌های بانکی به بیش از 20 درصد، تصریح کرد: اجازه دهید آقای رئیس جمهور از سفر برگردد و مصوبه را تایید کنند تا بعد از آن به بانک‌ها ابلاغ شود.
وی تاکید کرد: هر وقت رئیس جمهور آمدند و حکم را تایید کردند مقامات بانک مرکزی به صورت رسمی مصوبات را ابلاغ می‌کنند.

به گزارش فارس، شورای پول و اعتبار در آخرین جلسه خود مصوبات جدیدی را در خصوص نرخ سود سپرده های بانکی داشت که بر همین اساس نرخ سود سپرده های بانکی باید بیشتر از نرخ تورم 20.6 درصدی تعیین شود.
اعضاء شورای پول و اعتبار البته از ابلاغ این مصوبات طی روزهای آینده خبر داده بودند ولی بنا به اعلام درویشی بانکی‌ها و سپرده‌گذاران برای اطمینان از تصویب این مصوبه باید منتظر بازگشت رئیس جمهور به کشور و تأیید این مصوبه از جانب وی باشند.
انتهای پیام/ح


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/20ساعت 7:52 عصر توسط اکبر نبی نظرات ( ) |

حوزه‌های ضعف آمریکای امروز
 گفتگو بادکتر فؤاد ایزدی
دکترای ارتباطات سیاسی و استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران

«در قضایاى داخلى هم - که آمریکائى‌ها سعى میکنند این را پنهان کنند - آمریکا دچار ضعف است. نمیخواهند اقرار کنند که دچار ضعفند. اوباما در سخنرانى چند روز پیش در کنگره، کمترین اشاره‌اى به این نکرد که ملت آمریکا بیش از چهار ماه است که توى خیابانهایند! توى این هواى سرد، در سرتاسر آمریکا، در ایالتهاى مختلف، این همه مردم بیایند توى خیابانها بایستند، در مقابل فشار پلیس و ضربه‌هاى سخت پلیس ایستادگى کنند، این قابل اشاره کردن نبود؟!»1
دکتر فؤاد ایزدی، استادیار دانشکده‌ی مطالعات جهان دانشگاه تهران و دکتری ارتباطات سیاسی، در گفت‌وگوی زیر به بررسی وضعیت داخلی ایالات متحده‌ی آمریکا در حوزه‌های مختلف و عوامل داخلی ضعف این کشور پرداخته است.

کثر کسانی که تحولات منطقه‌ای و جهانی را پی می‌گیرند، بر این باورند که آمریکای فعلی با آمریکای دو دهه‌ی پیش یکی نیست. آیا در خود آمریکا هم این موضوع را بررسی کرده‌اند؟ شما وضعیت کنونی آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سال‌ها است که محققان بسیاری بحث افول قدرت و نفوذ آمریکا را مطرح می‌کنند. مثلاً چارلز کوپکن -استاد دانشگاه جرج‌تاون- در کتابش به بررسی این افول آمریکا پرداخته است. بسیاری دیگر از چهره‌های مشهور دانشگاهی و سیاست‌مداران سابق آمریکا نیز این مسئله را اذعان کرده‌اند. رابت رایس -وزیر سابق تجارت استراتژیک آمریکا- اخیراً در مقاله‌ای بحث افول قدرت اقتصادی آمریکا را بررسی و تحلیل کرده است. یکی از دلایل اصلی تضعیف موقعیت سیاسی آمریکا در دنیا به سبب مشکلات اقتصادی اخیر آمریکا است. دولت آمریکا حتی در تصویب بودجه‌های نظامی نیز مانند سابق نمی‌تواند هر چه را که بخواهد، اختصاص دهد. آمریکای امروز، در چهار حوزه دچار ضعف است.

در حوزه‌ی فرهنگی و اجتماعی، فساد اخلاقی آمریکا در سطح فاجعه‌باری است. البته این موضوع به معنی آن نیست که همه‌ی شهروندان آمریکایی فاسد هستند، اما آمارهایی مثل میزان تولید فیلم‌های مستهجن و هزینه‌ی آن می‌تواند برای این سنجش مناسب باشد. نتیجه‌ی پژوهش یک استاد آمریکایی که چند وقت پیش منتشر شد، این بود که هزینه‌ی تهیه و توزیع فیلم‌های مستهجن در آمریکا از هزینه‌ی تمام محصولات دیگر مثل کتاب و مجله یا فیلم‌های معمولی و سی‌دی‌های موزیک بیشتر است. آمارهای بالای کودک‌آزاری یا تجاوز و مانند آن، نشانه‌ی آشکار اوضاع فاجعه‌بار اجتماعی و فرهنگی آمریکا است.

دوم، حوزه‌ی سیاست داخلی است. جنبش وال‌استریت در واقع یک واکنش اعتراضی به سیستم بسته‌ی دو حزبی یا دیکتاتوری دو حزبی است. بسیاری بر این باورند که این دو حزب در واقع دو جناح از یک حزب هستند که اجازه‌ی ورود کسی جز خود را به سیاست و اقتصاد و عرصه‌ی حکومت نمی‌دهند. سیستم حکومتی آمریکا به این دلیل که در خدمت آن یک درصد حاکم است، کاملاً فاسد شده است. خود کلینتون هم در سخنرانی اخیرش در کنگره به این موضوع اشاره کرد. او گفت که وان واست -از ثروتمندان بزرگ آمریکایی- به او گفته مالیاتی که می‌دهد، کمتر از مالیاتی است که منشی‌اش می‌پردازد. حتی اوباما به این موضوع اشاره کرد که میلیاردرها و یک‌درصدی‌ها قوانین را طوری نوشته‌اند که به نفع خودشان باشد. بنابراین سیستم سیاسی آمریکا هم فاسد است و نهایتاً آن کارهایی را که باید، برای مردم انجام نمی‌دهد.

اما برخی معتقدند که این جنبش تنها مقاصد اقتصادی دارد و نظام لیبرال‌دموکراسی می‌تواند آن را مانند بحران‌های قبلی کنترل و مدیریت کند. با این وصف، جنبش وال‌استریت چه ارتباطی به عمیق شدن فساد و فشار نظام سرمایه‌داری دارد؟ نکته‌ی دوم این‌که آیا ممکن است جنبشی که رنگ و بوی اقتصادی دارد، به‌تدریج تبدیل به یک خودآگاهی اجتماعی و سیاسی در مردم شود؟ 

در سال 2010 دادگاه عالی آمریکا محدودیت‌های مختصر و کمرنگ ثروتمندان و سیاسیون را کمرنگ‌تر کرد. این دادگاه اعلام کرد که شرکت‌ها هم مثل افراد می‌توانند به‌راحتی به کاندیداهای مورد نظرشان کمک مالی کنند. نتیجه‌ این شد که یک‌درصدی‌ها با استفاده از منابع شرکت‌های خود، به‌راحتی ‌توانستند بر سیاسیون نفوذ داشته باشند. در اعتراض به این مصوبه، یکی از معترضین وال‌استریت در پلاکاردش نوشته بود: «زمانی من باور می‌کنم که یک شرکت، یک انسان است که ایالت تگزاس یکی از آنها را اعدام کند.» این وضعیت همین‌طور بدتر هم می‌شود. در حقیقت تحمل مردم آمریکا تمام شده است. یعنی می‌بینند سیستم حکومتی فاسد است و مشکلات اقتصادی هم بر آنها فشار می‌آورد. بنابراین سومین حوزه، حوزه‌ی اقتصاد است.

اما جنبش وال‌استریت تنها جنبه‌ی اقتصادی ندارد. اگر این جنبش فقط به وضعیت بد اقتصادی اعتراض داشت، باید دو سه سال قبل این شکل می‌گرفت. می‌دانید که یک شوک و رکود جدی اقتصادی در سال‌های 2007 و 2008 پیش آمد و اگر این حرکت فقط جنبه‌ی اقتصادی داشت، همان‌وقت باید این جنبش اتفاق می‌افتاد، اما از 2008 تا 2010 خبری نشد و 2011 این جنبش راه افتاد و این پس از خیزش‌های بیداری اسلامی بود. پس از فراخوان اولی که در ماه سپتامبر دادند که مردم چادر بیاورند و برپا کنند، خود معترضین گفتند این الگویی است که ما از میدان التحریر گرفتیم. پس از وقوع بیداری اسلامی معترضین جنبش وال‌استریت علناً گفتند که ما از حرکت‌های خاورمیانه الگو گرفته‌ایم.

الان الگوی بیداری که در دنیا به وجود آمده، به آمریکا و اروپا رسیده است. این جنبش را دیگر نمی‌توان جنبش نان نامید. در آغاز جنبش‌های تونس و مصر هم عده‌ای ‌گفتند این جنبش نان است و مردم مشکلات اقتصادی دارند. البته بعدها معلوم شد که دلایل اقتصادی هم وجود داشته، اما وقتی احزاب اسلام‌گرا روی کار ‌آمدند، همگان دریافتند که این‌ها دغدغه‌ی اسلامی داشته‌اند و در حقیقت خواهان تغییر حکومت‌های سکولار خود بودند و در حوزه‌ی سیاسی می‌خواهند عزت خود را برگردانند. پس این جنبش وال‌استریت هم فقط یک جنبش اقتصادی نیست. در تمام طول آموزش در آمریکا به دانش‌آموزان و دانشجویان خود تلقی می‌کنند که آمریکا بهترین کشور دنیا است و همه‌ی کشورها باید از شما الگو بگیرند و کشور شما رهبری دنیا را در دست دارد. حالا اما عده‌ای از همین‌‌ها می‌گویند ما از مسلمانان الگو گرفته‌ایم و این پدیده‌ برای تحلیل‌گرانشان بسیار عجیب است؛ هم به‌ سبب آموخته‌های مردم آمریکا و هم به دلیل ده‌ها سال تبلیغ اسلام‌هراسی هالیوود و رسانه‌های آمریکایی.

 

 

دولت آمریکا می‌خواهد مسیر جنبش وال‌استریت را منحرف کند، اما این جنبش در حال رشد و پیشروی است. این‌که بخشی از مردم آمریکا به این حقایق رسیده‌اند، خودش به‌نوعی معجزه است، اما این‌که مردم بیشتری به این جنبش بپیوندند، کار آسانی نیست و باید تلاش بیشتری بشود که البته بخشی از کار را باید در خارج از آن محیط انجام داد.

حضرت آقا چندین بار و در همین نماز جمعه نیز فرمودند که اگر مردم اروپا و آمریکا متوجه شوند که شبکه‌ی صهیونیستی دنیا بانی این مشکلات است، حرکت‌های بسیار بزرگ‌تر و جدی‌تری را شروع خواهند کرد. البته رسانه‌های قوی و اصلی دنیا دست خود صهیونیست‌ها است و آنها بر خلاف خودشان تبلیغ نمی‌کنند. یک سری رسانه‌های کوچک‌تر هم در آمریکا هستند که فعالیتشان محدود است و برایشان مشکل هم ایجاد می‌کنند. در حقیقت افرادی که خارج از اروپا و آمریکا هستند و دستشان بازتر است، باید آگاهی‌بخشی به مردم اروپا و آمریکا و مردم دنیا را سرلوحه‌ی خود قرار دهند.

بخشی از سخنان رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه خطاب به افکار عمومی آمریکا بود. با توجه به بایکوت و سانسور حداکثری خبرها و سخنان رهبر انقلاب در رسانه‌های نظام سلطه، چگونه باید این پیام‌ها را به مخاطبینش رساند؟

اگر بخواهیم سخنان رهبر انقلاب را به گوش مردم آمریکا برسانیم، باید برنامه‌ریزی کنیم. متأسفانه ما در حوزه‌ی رسانه -چه داخلی و چه خارجی- ضعیف هستیم. الان به‌ویژه با استفاده از فضای مجازی، بسیاری از اطلاعاتی را که باید در اختیار مردم آمریکا قرار گیرد، می‌توانیم با هزینه‌ای اندک منتقل کنیم. پایگاه دیپلماسی عمومی ما در آمریکا نزدیک به صفر است. ما در حوزه‌ی دیپلماسی عمومی نباید رودربایستی داشته باشیم. ما باید پیام خود را با صراحت لهجه بیان کنیم و امید داشته باشیم که پس از مدتی اثر خود را بگذارد. بحث افکار عمومی خیلی مهم است.

دولت آمریکا مردمش را با فضای رسانه‌ای مدیریت می‌کند. اگر افکار عمومی با هیأت حاکمه‌ی آمریکا همراه نباشد، آن وقت دولتشان نمی‌تواند بسیاری از کارها را انجام دهد یا بسیاری از سیاست‌ها را عملی کند. مثلاً در جنگ ویتنام یا در درگیری‌های نظامی، غیر از یکی دو مورد بقیه را آمریکا برد، چون ابرقدرت بود و طرف مقابل را بمباران کرد. پس چرا می‌گویند دولت آمریکا بازنده‌ی این جنگ‌ها بود؟ چون در داخل کشورش مشکل پیدا کرد. یعنی دانشجویان و مردم علیه سیاست‌های دولت تظاهرات ‌کردند. بنابراین دولت جانسون و نیکسون مجبور شدند جنگ را متوقف کنند.

بالاخره الان مفهوم این گفته که «تمام احتمالات روی میز است»، یعنی ممکن است آنها دست به حمله‌ی نظامی هم بزنند. پس ما باید برای مقابله با حمله‌ی آنها در حوزه‌ی افکار عمومی آمریکا کار کنیم تا آن درصد موافقت داخلی که دولت آمریکا برای حمله نیاز دارد، ایجاد نشود. آمریکا وقتی به عراق و افغانستان حمله کرد که افکار عمومی‌اش برای حمله به این کشورها آماده بود. الان اما طبق آخرین نظرسنجی شرکت گالوپ، 32 درصد از مردم آمریکا معتقدند که همین الان باید به ایران حمله کرد، زیرا شبکه‌های صهیونیستی ده‌ها سال است که روی این قضیه کار ‌کرده‌اند. بنابراین ما باید در مقابل این حرکت آنها برنامه‌ریزی دقیق و منسجمی برای اثرگذاری بر افکار عمومی آمریکا تهیه و اجرا کنیم و از همه‌ی فرصت‌های موجود در این زمینه بهره ببریم.

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/20ساعت 7:32 عصر توسط اکبر نبی نظرات ( ) |

سیدحسن نصرالله: بدون حمایت ایران، پیروزی در جنگ 33 روزه ممکن نبود

دبیرکل حزب الله لبنان طی سخنانی به مناسبت هفته وحدت و با تبریک سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پیروزی مقاومت در جنگ 33 روزه بر رژیم صهیونیستی را ناشی از حمایت‌های همه جانبه ایران دانست و گفت: ایران «توازن قوا» را به نفع امت اسلامی تغییر داد.


به گزارش خبرگ فارس، "سید حسن نصرالله" دبیرکل حزب الله لبنان طی سخنانی که به مناسبت هفته وحدت ایراد کرد در ابتدای سخنان خود ولادت پیامبر خاتم را به تمام مسلمانان جهان تبریک گفت.

وی همچنین با تبریک سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب افزود: همچنین به شما و تمام مسلمانان سالگرد تولد نواده عظیم الشان رسول الله، امام "جعفر بن محمد الصادق" (ع) و نیز سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب مبارک اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (قدس سره) را تبریک می گویم.

دبیرکل حزب الله لبنان در ابتدای سخنان خود با اشاره به تلاش‌ها و مجاهدت خستگی‌ ناپذیر پیامبر اکرم در بنای تمدن عظیم اسلامی گفت: پیامبر اکرم (ص)، توانست امت و تمدن عظیمی را پایه گذاری کند. اما این کار با چه چیزی انجام داد. ایشان کسی است که در شبه جزیره عربستان و از میان ملتی که جهل، بی سوادی، جاهلیت، خرافات، بت پرستی و تعصب های قبیله ای عشیره ای و خانوادگی، بر آن سایه افکنده بود، به پا خواسته است.

وی با اشاره به دوره جاهلیت صدر اسلام و فضای حاکم بر آن دوره تاریک تصریح کرد: جامعه ای که کشتار در آن حاکم بود و هیچ حاکمیت مرکزی بر پایه دین یا فرهنگ وجود نداشت و در واقع هیچ چیزی وجود نداشت و انحطاط در واقعیت فکری، دینی، اخلاقی و انسانی به حدی رسیده بود که پدر، دخترش را به دلیل دختر بودن، زنده به گور می کرد. رسوال الله (ص) توانست در چنین شرایطی امتی بسازد. این یک معجزه بود که امتی مومن، اخلاق مدار، ارزشی و متمدن را پایه گذاری کرد. امتی که توانست طی تنها چندین دهه تاریخی بسازد که هنوز ماندگار است و این امت هنوز در جهان تاثیرگذار است و دارای جایگاه است.

دبیرکل حزب الله در ادامه قرآن کریم را معجزه ماندگار دانست و افزود: معجزه بزرگ پیامبر که با آن توانست چنین امتی را به پا کند، کتاب خداوند پاک و منزه یعنی قرآن کریم است که باید به آن پناه برد و از آن کمک گرفت تا همان امت را بار دیگر بیدار کرد و به قیام وا داشت تا تحولی فکری، ایمانی، اعتقادی، اجتماعی، معنوی، تربیتی و فرهنگی ایجاد شود. این قرآن با این بلاغت و مضمون یک معجزه ماندگار است و بر قلب پیامبری امی در جامعه ای بی سواد نازل شده است. معجزه قرآن از آن جهت است که طی قرن های متمادی ملت ها را به مبارزه طلبیده است [ اما کسی تاکنون نتوانسته مشابه آن را بیاورد.]

سید حسن نصر الله در ادامه اظهار داشت: در عصر و دوره‌ای که هم اکنون در آن بسر می‌بریم و شاهد پیشرفت‌های علمی، فرهنگی، فکری، فلسفی و تمدنی چشمگیری هستیم، پس اندیشمندان ، فیلسوفان ، نخبگان و تئوریسن‌ها و ادبای این جهان چرا دور هم جمع نمی‌شوند تا بسان این قرآن نمونه‌ای بیاورند. این چالش همچنان پایدار و این معجزه الهی همچنان پا برجاست تا این قرآن و آیات و کلمات و حروف آن را از هر کم و کاست یا تحریف به هر دلیل و انگیزه‌ای مصون بماند و به همین دلیل است که می‌بینیم این قرآن مصون و محفوظ از هر گزند و بدی پس از 1400 سال به نسل‌های ما رسیده است، آیا نباید این مصون ماندن از تحریف و بیش و کمی را معجزه آشکار و عیان الهی برشمرد.

دبیرکل حزب الله لبنان پایه و اساس دینی که پیامبر (ص) آن را برای ما به ارمغان آورد، دعوت به یگانه پرستی و وحدت و مساوات میان مردم و مخلوقات خدا دانست و گفت: از دید این آیین مخلوقات خدا به دو گروه طبقه بندی می‌شوند، یا برادر دینی تو هستند یا همسان تو در خلقتند (أو نظیر لک فی الخلق) این پایه و اساس دین ما و اعتقادات ماست.

سید حسن نصر الله اظهار داشت: از اینجا وارد اولین بخش از سخنان خود می‌شوم که در آن به طور بسیار خلاصه به موضوع "وحدت اسلامی" می‌پردازم، ولی در شرایط کنونی که فتنه‌ها و مصیبت‌ها به شدت افزایش یافته و تشدید شده‌اند، باید به دانشمندان و رهبران و سیاستمداران و صاحبان فکر و اندیشه و بطور کلی تمام کسانی را که خواهان حق و حقیقت و ملت حق و حقیقت و دین و امت و دنیا و آخرت حق و حقیقت هستند، به این نکته جلب می‌کنم که باید به مسئله اثبات اطلاعات و حقایق توجه داشت.

ایران پروژه «وحدت اسلامی» را به طور ویژه‌ای پیش برده است

دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران بیشترین گام ها را در راه تقویت وحدت اسلامی برداشته، تاکید کرد که این وحدت هرگز به نفع مستکبران و اشغاگران نیست و آنها به دنبال متفرق کردن امت اسلام هستند.

به گزارش فارس، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی خود در مراسم جشن سالروز ولادت پیامبر اعظم که در مجتمع سید الشهدا در ضاحیه برگزار شد، به عملکرد رسانه های مختلف در دوره اخیر اشاره کرده و گفت که اوضاع عجیب و غریبی در این عرصه به وجود آمده است، در این اوضاع اظهاراتی را به اشخاص نسبت می دهند که اصلا از شخص صادر نشده است، بعد درباره این اظهارات مواضع و تحلیل‌ها و جنگ های مختلفی را آغاز می کنند، آنها وقایع و اتفاقاتی را از خود می تراشند و مواضعی را بر اساس این اتفاقات که اصلا روی نداده و اتفاقاتی که مورد تحریف و شایعه سازی قرار گرفته، اتخاذ می کنند، این چیزی است که در هر ساعت و لحظه ای انجام می شود و اگر انسان بخواهد تمامی شایعات علیه خود را رد کند، نمی تواند غیر از صدور بیانیه های تکذیبیه کار دیگری انجام دهد.

وی در ادامه به موضوع وحدت اسلامی اشاره کرد و گفت که در طول صدها سال گذشته حتی قبل از انقلاب اسلامی در ایران بسیاری روی این پروژه کار کرده بودند، اما شکی نیست که پیروزی این انقلاب به رهبری امام خمینی در سال 1979 و موجودیت دولتی با اهمیت و وسعت جمهوری اسلامی ایران و رویکرد این کشور در این خصوص و فعالیت های موسساتی فکری و رسانه‌ای آن طی سالیان گذشته در این زمینه ایده و پروژه وحدت اسلامی را به طور ویژه‌ای پیش برده است.

وی تاکید کرد که هنگامی که از وحدت اسلامی سخن به میان می آید، هرگز این معنی مد نظر نیست که مذهب های اسلامی در یک مذهب واحد ذوب شوند یا اینکه تمامی مسلمانان پیرو یک مذهب خاص باشند.

دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد که هرگز این موضوع مطرح نبوده که شیعیان سنی یا سنی ها شیعه شوند، این یک توهم برای تحریک علیه این پروژه است، پروژه وحدت اسلامی از همان ابتدا ایده تکه تکه کردن مسلمانان و دور کردن آنها از یکدیگر و افزایش درگیری ها و دامن زدن به آنها را رد و تاکید کرده که ملت های اسلامی باید به هم نزدیک شوند و همدیگر را بشناسند و به دنبال منافع عالی خود به عنوان امت اسلام باشند و با هم در راه خدمت به این منافع همکاری کنند، بنابراین هرگز از آنها خواسته نمی شود که یکی از آنها در زمینه جزئیات مسایل عقیدتی یا فروعات فقهی در مقابل دیگران عقب نشینی کند.

نصرالله تصریح کرد که ایده وحدت اسلامی به هر انسان عاقلی عرضه شود اعلام خواهد کرد که این به نفع مسلمانان و مسیحیان است و کسانی که در شرق زندگی می کنند نیز باید مسلمانان را بشناسند و با آنها همکاری کنند.

وی ادامه داد: طبیعی است که مستکبران و استعمار گران جهان و اشغالگران و کسانی که به دنبال مسلط کردن خود بر مردم هستند، هیچ منافعی در وحدت کلمه امت اسلام ندارند و در این راستا در محور "تفرقه بینداز و حکومت کن" عمل می کنند؛ آنها هرگز اجازه این کار را نمی دهند، چرا که می خواهند بر منابع نفتی و گاز و مقدسات اسلامی مسلط باشند و تمامی اینها در گرو این است که امت اسلام تکه تکه و متفرق باشد و هر گاه که امت به پا خیزد و ندای وحدت و همکاری را سر داده، به معنی آن است که می خواهد تصمیم سازی و حاکمیت و منافع و آینده خود را در دست بگیرد و این چیزی است که مستکبران و شرکت های بسیار بزرگ که بر تصمیم سازی های سیاسی مسلط هستند، آن را نمی پذیرند.

ایران «توازن قوا» را به نفع امت اسلام تغییر داد

دبیر کل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه جنگ هشت ساله علیه ایران را آغاز کردند تا نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند تاکید کرد که اتهام ایران این بود که نظام مزدور شاه را ساقط کرد. آمریکا و بیشتر کشورهای عربی از جنگ علیه ایران بشدت حمایت کردند و برخی اعراب میلیاردها دلار هزینه کردند.

سید حسن نصرالله در مراسم گرامی‌داشت میلاد پیامبر اکرم با اشاره به سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، آن را تبریک گفت. وی در بخشی از سخنان خود به فتنه میان مسلمانان و اختلاف میان اهل سنت و شیعه پرداخت و درباره آن هشدار داد.

نصرالله گفت: در دهه‌های اخیر حوادث خطرناکی رخ داده است تا مانع همکاری و انسجام امت اسلامی شود. ما در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران هستیم. از جمله این حوادث جنگی است که بر نهال جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد زیرا این نظام، رژیم شاه را که مزدور اسرائیل بود ساقط کرد. زیرا این نظام،‌ شیعی بود و آمریکا و اسرائیل و کشورهای عربی موسوم به میانه‌رو همه آنان از شاه حمایت می‌کردند.

نصرالله تاکید کرد: شاه ایران شیعی مذهب بود. مسئله برای آمریکا مسئله مذهب حاکم نیست. مسئله دین او نیست. بلکه جایگاه سیاسی او و عملکرد و ولایت سیاسی او مهم است.

دبیر کل حزب‌الله لبنان افزود: گناه ایران این است که این مزدور را ساقط کرد و توازن قوا را به نفع امت اسلامی تغییر داد. جنگ علیه ایران 8 سال طول کشید. این جنگ از طرف آمریکا و غرب و متاسفانه از جانب بیشتر کشورهای عربی حمایت می‌شد. برخی کشورهای ثروتمند عربی میلیاردها دلار برای این جنگ هزینه کردند اما این میلیاردها دلار برای کمک به فلسطین ممنوع است. این کمک‌ها به مقاومت فلسطین ممنوع است. مقاومتی که می‌خواهد خاک و سرزمین و مقدسات امت خود را پس بگیرد. اما این کشورها از جنگی حمایت کردند که علیه کشوری مسلمان و جوان بود که شعار فلسطین و خیزش به سوی قدس را سر داده بود. این جنگ عواقب بدی برای طرح وحدت امت اسلامی داشت.

سید حسن نصرالله در ادامه افزود: پس از شکست جنگ تحمیل شده، و بر باد رفتن امیدها از سرنگون کردن نظام جمهوری اسلامی ایران، راه‌های دیگری برای ممانعت از وحدت مسلمانان و امت مسلمان در پیش گرفته شد. همه ملت‌های مسلمان خواستار کرامت و عزت و استقلال هستند. پس از جنگ به سراغ فتنه مذهبی رفتند و چیزی را اختراع کردند به نام «هلال شیعی». این اختراع الان ماده اصلی جنگ نرمی است که آمریکا و غرب در مقابله با امت اسلامی به کار گرفته‌اند. من در ادامه به سخنان امام خامنه‌ای که جمعه گذشته ایراد کردن خواهم پرداخت.

نصرالله گفت: اتهام ایران این است که الان در حال گسترش دادن شیعه در جهان اسلام است و می‌خواهد اهل سنت را در جهان اسلام شیعه کند. یعنی ایران می‌خواهد یک میلیارد و نیم مسلمان را شیعه کند. برای همین دائما از خطر بزرگی به نام هلال شیعی سخن می‌گویند. این اقدامی شیطانی است که کاملا بی اساس است.

پیروزی مقاومت لبنان در جنگ 33 روزه با حمایت ایران حاصل شد

دبیر کل حزب‌الله لبنان به تبعیت از رهبر جمهوری اسلامی ایران که اعلام کرد کشورش از مقاومت منطقه در برابر رژیم صهیونیستی حمایت کرده است،‌ تصریح کرد: به صراحت می‌گویم که ایران از سال1982 همه نوع حمایت مادی، معنوی و سیاسی کرده است.

سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود از مسئولان ایران تقدیر و تشکر کرد و گفت که مسئولان ایران به دلیل ایستادگی‌شان در کنار مسئله [مقاومت] فلسطین و لبنان سختی‌های بسیار بسیار بزرگی را متحمل می‌شوند اما اگر ایران امروز فلسطین را بفروشد همه مشکلات حل می‌شود.

نصرالله گفت: مشکل آمریکا دموکراسی نیست بلکه مسئله، اسرائیل و نفت است.

دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت: جنبش مقاومتی که در جنگ تموز [33 روزه سال 2006] مقاومت کرد و پیروز شد، نمی‌توانست مقاومت کند و پیروز شود اگر این حمایت را از ایران و جنبش مقاومت در فلسطین دریافت نمی‌کرد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان به تبعیت از رهبر جمهوری اسلامی ایران که اعلام کرد کشورش از مقاومت منطقه در برابر رژیم صهیونیستی حمایت کرده است،‌ گفت: این حمایتی که از ابتدا انجام شد، مایه افتخار جمهوری اسلامی ایران است زیرا این پیروزی که مقاومت لبنان به دست آورد و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پیروزی عربی بر اسرائیل است، حاصل نمی‌شد اگر این حمایت معنوی، مادی و سیاسی ایران نمی‌بود.

نصرالله گفت: بله. ما در حزب‌الله از سال 1982 از ایران همه اشکال ممکن حمایت مادی، معنوی و سیاسی و همه حمایت‌های که میسر است دریافت می‌کنیم.

وی افزود: این پیروزی که بدون قید و شرط تحقق یافت، با حمایت ایران به دست آمد و البته سوریه نیز نقش بزرگی داشت اما ما اینجا داریم از ایران صحبت می‌کنیم.

ایران هیچ چشم‌ داشتی در حمایت از جنبش‌های مقاومت ندارد

دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در حمایت ایران از جنبش‌های مقاومت لبنان و فلسطین گفت: ایران هیچ چشم داشتی به این حمایت‌ها ندارد بلکه اعتقاد دارد به وظیفه دینی خود عمل می‌کند.

سید حسن نصر الله در ادامه سخنانش در مراسم گرامی‌داشت میلاد پیامبر اکرم(ص) اظهار داشت: امیدوارم از این سخنان به این اعتقاد و باور برسیم و هیچ یک از ما به ویژه برادران اهل سنتی که در میان ما وجود دارند، حرف کذب و دروغی بر زبان نیاورد یا فتنه‌ای از این نوع ایجاد نکند و من به برادرانمان در طرف‌ها و جریان‌های مختلف فلسطینی و به برادرانمان که در پایگاه‌های آموزشی، آموزش می‌دیدند می‌گفتم که آموزش نظامی است و همه جا ممکن است باشد، اما آنچه مهم است فرهنگ است که به شخصیت آنها و جریانی که در آن عضویت دارند باز می‌گردد و ما گشودن باب هر نوع شک و شبهه از این دست را رد کرده و نمی‌پذیریم.

سید حسن نصرالله افزود: در لبنان ما اعتقاد داریم و باور داریم و پذیرفته‌ایم که در کشوری کثرت‌گرا زندگی می‌کنیم و هنگامی که من مسلمان و از حیث اعتقاد و تفکر و مذهب محمدی هستیم این به بدین معنا نیست که گزینه سیاسی دیگری جز تاسیس و برپایی دولت اسلامی وجود ندارد و این عظمت و بزرگی دین اسلام و انعطاف‌پذیری و پویایی و بزرگی اسلام به عنوان یک دین و عقیده و شریعت است که اظهار می‌کند، هر جماعت مسلمانی در هر کشور دارای شرایط خاص و دیدگاه خاص در باره امور است و به همین دلیل ما به عنوان یک جنبش اسلامی در لبنان هنگامی که از همکاری ملی میان مسلمانان ، مسیحیان و ضرورت ایجاد دولت ملی در لبنان سخن می‌گوییم که در آن همه مشارکت داشته باشند و همه در حضور داشته باشند و به منافع ملی خدمت کنند، در اینجا از سیاست سخن نگفته‌ایم، بلکه این سخنان ریشه در اصول و اعتقادات مذهبی و فقهی ما و نه تاکتیک سیاسی ما نشات می‌گیرد.

دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد، همه علمای ما از امام موسی صدر گرفته تا علامه محمد حسین فضل الله و محمد مهدی شمس الدین و تمام مراجع کنونی ما به این نکته باور دارند و ما نیز در حزب الله ایمان داریم که امکان ندارد در انتخابات پارلمانی یا ریاستی شرکت کنیم که توجیه مذهبی یا دینی نداشته باشد و این موضع فقهی ماست و ما به آن توجه داریم، چراکه این بخشی از دین و آیین ماست و نمی‌تواند مانع تشکیل دولتی با دیگر جماعت‌‌ها و مجتمعی همکار و دوست با یکدیگر بنا کنیم.

سید حسن نصر الله افزود: برخی اقدام به فتنه‌انگیزی کرده و به مواضع اتخاذ شده توسط ما طی سال‌های 1982 و 1983 استناد می‌جویند که گفته بودیم خواهان تاسیس جمهوری اسلامی هستیم، من می‌گویم که این درست است ما اوایل دهه هشتاد چنین سخنانی بر زبان آوردیم، اما اینجا می‌خواهم این نکته را به یاد رهبران مسیحی بیاندازم که از زندگی مسالمت‌آمیز سخن می‌گویند، اما در آن زمان از تقسیم لبنان و تشکیل یک کشور فدرال و مسیحی سخن می‌گفتند.

دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد، اکنون بیش از 20 سال است که سخنان سیاسی و خطابه‌های سیاسی حزب الله کاملا آشکار و واضح است و این باور ماست که آن را تشخیص می‌دهیم و اعتقاد داریم منافع ملت لبنان از هر طایفه‌ای در این نهفته است.

سید حسن نصر الله گفت: در راستای فرمایشات روز جمعه مقام معظم رهبری که ایشان آشکار فرمودند، جمهوری اسلامی ایران از جنبش‌های مقاومت در لبنان و فلسطین حمایت می‌کند و در برابر این حمایت خواهان چیزی نیست یا چشم داشتی به این حمایت ندارد، بلکه اعتقاد دارد، به وظیفه دینی خود عمل می‌کند، می‌توانم بگویم این اولین باریست که از بالاترین مقام در جمهوری اسلامی اینگونه آشکار ، عیان و شفاف چنین فرمایشاتی ایراد می‌شود و با توجه به این سخنان به بسیاری از مسائل و قضایای موجود خواهم پرداخت.

نصرالله حمله رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته‌ای ایران را بعید دانست و گفت: اگر به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله شود رهبران جمهوری اسلامی ایران از حزب‌الله درخواست کمک نمی‌کنند. بلکه ما خودمان باید بنشینیم و فکر کنیم که چه واکنشی باید نشان بدهیم.

ادعای طرح گسترش تشیع در سوریه "مضحک" است

سید حسن نصرالله گفت که برخی از شخصیت های اهل سنت به من گفته اند که در سوریه جنبش تشیع بزرگی وجود دارد و بشار اسد نیز متهم به حمایت از این جنبش است، این ادعا مضحک و خنده‌آور است.

دبیرکل حزب الله لبنان که به مناسبت هفته وحدت اسلامی سخن می گفت، در بخشی از اظهارات خود درباره تحولات سوریه تأکید کرد: نمونه سوریه بیش از همه مضحک و خنده‌آور است،‌ من خود شخصاً آدم منعطفی هستم و با علما و دانشمندان بزرگ و شخصیت‌‌های اهل سنت نشست و برخاست داشته و با آنها گفتگو کرده و دیدار داشته‌ام و این برای من افتخاری است، اما هم اکنون برخی از آنها با من بحث و مناقشه‌ مفصل و مشروحی داشته و گفته‌اند که در سوریه جنبش تشیع بزرگی وجود دارد و بشار اسد نیز متهم به حمایت از این جنبش است.

وی افزود: درحالی که جمعیت شیعیان در سوریه در حال حاضر تنها 6 میلیون نفر است و این موضوعی است که مشاور یکی از پادشاهان کشورهای عربی آن را با من درمیان گذاشت و گفت که در این‌باره گزارش‌هایی ارائه شده است.

سید حسن نصر الله در ادامه تصریح کرد: در آن زمان به سوریه رفتم و با مقامات و حتی با مسئولان امنیتی سوریه هم دیدار کردم و از آنها خواستم که این 6 میلیون نفر را شناسایی کنند، در حالی‌که دریغ از 6 میلیون و نه تنها این 6 میلیون در جایی یافت نشدند،‌ بلکه تعداد شیعیان حتی به یک‌هزار و حتی 500 نفر هم در آنجا نمی‌رسید، ‌حتی شیعیانی هم که یافت شدند، در واقع جوانان سنی بودند که به تشیع در آمده بودند و در واقع باید بگویم خلاف این ادعا به اثبات رسید و در آنجا نه چیزی از گسترش تشیع و نه چیزی از گسترش تسنن مشاهده شد.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه اظهارداشت: امروز و به مناسبت سالروز ولادت پیامبر (ص) به شما می‌گویم ما مسلمان شیعه علی ابن ابی طالب (ع) و پیرو مذهب حضرت جعفر بن محمد صادق (ع) هستیم و ایمان داریم که دیگر پیروان مذاهب اسلامی همه مانند ما مسلمان هستند و نه ما با آنها کاریست و نه آنها با ما کاری و هر مسلمان بالطبع دارای آزادی کامل جهت تبعیت و پیروی از هر آیینی است که خواهان آن است و ما همانگونه که حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مد ظله)، رهبر معظم انقلاب فرمودند، ما هیچ طرح و برنامه‌ای برای دعوت کسی به تشیع و شیعه کردن سنی‌ها نداریم و این نه برنامه ما و نه هدف ماست.

رسانه‌ها در قبال تحولات سوریه بزرگنمایی می‌کنند/ موضع حزب الله در قبال سوریه تغییرناپذیر است

دبیرکل حزب‌الله لبنان از نحوه پوشش اخبار و تحولات سوریه از سوی برخی رسانه‌ها انتقاد کرد و آن را نوعی بهره برداری در راستای اهداف غرب دانست.

سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود با اشاره به تحولات سوریه گفت: ما اکنون با دقت و بطور شفاف به موضوع سوریه می پردازیم بویژه این که دراین باره [تلاش می شود] تا ما و طرف های دیگر را بترسانند و من می گویم که ترساندن کم یا زیاد ما نمی تواند موضع اصلی و رویکرد ما را در این باره تغییر دهد. باید به کسی نیز که می خواهد روح و اعصاب ما را به هم بریزد بگوییم که نقش بر آب می زند و کار بیهوده ای می کند. زیرا در هیچ موضوعی تا زمانی که قلب ما حق را می شناسد، هیچ چیزی نمی تواند آن را تکان دهند حتی اگر تمام جهان در مقابل ما بایستد.

سیدحسن نصرالله افزود: من به ملاحظه ای که در ابتدای کلامم به آن اشاره کردم، باز می گردم که دقت در داده ها و اطلاعات است. به عنوان مثال اندکی پیش برخی ماهواره های عربی در خبری فوری به نقل از یک طرف معارض در سوریه اعلام کردند که حزب الله منطقه "الزبدانی" را با کاتیوشا بمباران کرده است گویی که این کار مانند این است که شخصی در آنجا ساندویچ بخورد و این قصه همچنان ادامه یافت و آخرش معلوم نشد...در روز بعد نیز حزب الله به الزبدانی حمله می کند و گروه های مسلح آن را مهار می کند و گفته می شود که تمام راه ها پر از اجساد مبارزان حزب الله است. هیچ کس این اجساد را به ما نشان نداد و مدرکی در این باره ارائه نکرد. این نمونه ای از برخورد رسانه ها با موضوع سوریه بود.

وی افزود: در روز نشست شورای امنیت از "حمص" سخن به میان آمد و( گفتند که آنجا قیامت شده) و این امر هر شخصی را از جای خود بلند می کند. ا موضع سیاسی روشنی داریم اما در این موضوع هر کسی تحت تاثیر قرار می گیرد. پس از تحقیق روشن می شود که چیزی در حمص نبوده است و بررسی زمان انتشار این خبر تنها اندکی پیش از نشست شورای امنیت نشان می دهد که این خبر واقعیت ندارد بلکه نوعی بهره برداری از رسانه ها در این جنگ در راستای تحقق اهداف [غربی ها] به هر وسیله حرام و حلالی است.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: آنچه که می خواهم به همه مردم جهان عرب و اسلام بگویم این است که ما به جزئیات علاقه مند هستیم و باید به اصل ماجرا نگاه کرد، بویپه اینکه هیچ کس معصوم و مبرای از خطا و اشتباه در جزئیات نیست. هرکسی مرتکب اشتباه می شود. لذا باید به ماجرای اصلی بازگردیم تا ببینیم که چگونه باید خطا را از صواب تشخیص دهیم.

سوریه درگیر جنگ داخلی نخواهد شد/حساب کردن روی آمریکا شکست خورده است

دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به اینکه کسانی که روی آمریکا حساب باز کرده اند، سخت در اشتباهند، تاکید کرد که تلاش های غرب برای ایجاد جنگ داخلی در سوریه نتیجه نخواهد داد.

سید حسن نصرالله در بخش پایانی اظهارات خود به مسایل مربوط به سوریه اشاره و تاکید کرد که آنچه در سوریه هدف قرار گرفته است، مقاومت در لبنان و فلسطین و از بین بردن آرمان فلسطین و ملت فلاسطین است.

وی با اشاره به آمادگی دولت سوریه برای گفت‌وگوها افزود : این در حالی است که غرب می گوید که زمان گفت‌وگو به سر آمده است، چطور زمان گفت‌وگو به سر آمده در حالیکه جنگ در سوریه وجود دارد و گروه هایی هستند که سوریه را به سوی جنگ داخلی پیش می برند؟ الان گروه های مسلح مردم سوریه و سنی های آنان را بیشتر از گروه های دیگر می کشند، البته این درست نیست که در سوریه جنگ داخلی پیش می آید، حتی اگر کشورهای دیگر به دنبال ایجاد این جنگ در داخل سوریه باشند، این اتفاق نخواهد افتاد.

وی حساب کردن روی آمریکا را حسابی اشتباه و شکست خورده دانست و تاکید کرد: این موضع ماست، ما منافع سوریه و ملت آن و لبنان و ملت آن و فلسطین و ملت آن را به دور از کینه های شخصی یا گروهی می بینیم.

دولت لبنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد/ اکنون زمان چالش سیاسی در لبنان نیست

دبیرکل حزب الله لبنان در مورد دولت لبنان و انتشار برخی شایعات در مورد احتمال ساقط شدن این دولت نیز تاکید کرد که این دولت ادامه خواهد داشت و به حاکمیت خود ادامه خواهد داد، وی البته تاکید کرد که این دولت، دولت حزب الله نیست.

نصرالله ابراز داشت که دولت تاکنون نشان داده است که محور ثبات در کشور است و الان زمان مناسبی برای براندازی حکومت ها و ایجاد چالش سیاسی در لبنان نیست و ما باید با همکاری و اخلاص خود از این مرحله سخت عبور کنیم.

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/20ساعت 7:28 عصر توسط اکبر نبی نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10      >

Design By : Pichak